رقابت سخت پارت بیست

#رزی
لیسا داشت میخورد که
بومب😐
گوشیش افتاد
_لیسا چه کار کردی مگه گوشیت رو پات بود
_ای وای گوشیمممممممممم
_اوف لیساااا
گوشیش خرد شده بود
_اگه مامان زنگ بزنه نمیفهمممممممممم
_راست میگه
_شماره شما هم نداره
_وای
لیسا سریع سریع خورد
_من برم گوشی رو ببینم چش شده
_باشه
_وایسا منم بیام
_نه کوک خودم میرم
_اخه
_اخه نداره
_باشه
بجاش من دوییدم باهاش رفتم
_رزی تو چرا اومدی
_خب دیگه
_اوف
رسیدیم
_سلام اقا
_سلام
_سلام بفرمایید
-امروز گوشی من از دستم افتاد روشنم نمیشه
_گوشیتون اینجا باشه دو ساعت دیگه بیاید بگیرید
_باشه ممنون


_اومدید که
_گفت دو ساعت دیگه
-خب پس بشینید
رفتم پیش جنی نشستم که اونورم جیمین بود




دو ساعت بعد


_بریم همه
_اره
رسیدیم
تا دیدیم چشامون صد تا شد
چیییی امکان نداره
این مغازه پلمپ شده
نه گوشی لیسا چیییی
لیسا با گوشی من زنگ زد به محافظا
پسرا رفتن تا محافظا نبینن با هم بودیم



_چی شده
_گوشیم شکست اوردم اینجا اومدیم بگیریم پلمپ شده
-حلا که گوشیتو خراب کردی دو روز تنبیهی
_چرا
_باید این کارا رو انجام ندی......
دیدگاه ها (۲۲)

رقابت سخت پارت بیست و یک

رقابت سخت پارت بیست و دو

رقابت سخت پارت نوزده

رقابت سخت پارت هجده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط